اول دفتر به نام ایزد دانا/ صانع پروردگار حی توانا

 

اکبر و اعظم خدای عالم و آدم/ صورت خوب آفرید و سیرت زیبا

 

از در بخشندگی و بنده نوازی/ مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا

 

قسمت خود می‌خورند منعم و درویش/ روزی خود می‌برند پشه و عنقا

 

حاجت موری به علم غیب بداند/ در بن چاهی به زیر صخره صما

 

جانور از نطفه می‌کند شکر از نی/ برگ‌تر از چوب خشک و چشمه ز خارا

 

شربت نوش آفرید از مگس نحل/ نخل تناور کند ز دانه خرما

 

از همگان بی‌نیاز و بر همه مشفق/ از همه عالم نهان و بر همه پیدا

 

پرتو نور سرادقات جلالش/ از عظمت ماورای فکرت دانا

 

خود نه زبان در دهان عارف مدهوش/ حمد و ثنا می‌کند که موی بر اعضا

 

هر که نداند سپاس نعمت امروز/ حیف خورد بر نصیب رحمت فردا

 

بارخدایا مهیمنی و مدبر/ وز همه عیبی مقدسی و مبرا

 

ما نتوانیم حق حمد تو گفتن/ با همه ان عالم بالا

 

سعدی از آن جا که فهم اوست سخن گفت/ ور نه کمال تو وهم کی رسد آن جا

 

****

معنی و شرح مختصر شعر:


برفستان عالم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگهای عاشقانه و غمگین ---------------- مجمع جهادگران دانشگاهی ـ مجد معرفی کالا فروشگاهی یادداشت های یک خبرنگار